کلبه ی درویشی

آمده ام اینجا تا دمی بیاسایم

کلبه ی درویشی

آمده ام اینجا تا دمی بیاسایم

رفتی و از رفتن تو . . .

رفتی و از رفتن تو 

قلب آیینه شکسته 

کوچه ها در خلوت شب 

پنجره ها همه بسته 

آسمان خاکستری رنگ 

بغض باران در نگاهش 

خنجری در سینه دارد 

توده ی ابر سیاهش 

بی تو من از نسل بارانم  

چون ابر بهارانم 

گریانم 

بی تو من با چشم گریان 

سیل غم برد آشیانم 

خواب سرخ بوسه هایت می نشیند بر لبانم 

نظرات 5 + ارسال نظر
پانته آ 4 - شهریور‌ماه - 1388 ساعت 10:52

حس خیلی قشنگی داره شعرش.وقتی خوندمش یه احساس خاصی داشتم که نمیدونم چی بود.ولی میدونم قشنگ بود.مرسی.

یادداشتهای یک معلم 5 - شهریور‌ماه - 1388 ساعت 11:52 http://smba.blogfa.com

ممنون از حضور سبزتون . نه از وبلاگ تقریرات یک معلم خبری ندارم .

فرشته 6 - شهریور‌ماه - 1388 ساعت 13:14 http://www.anjel.blogsky.com

سلام
مگه ناراحت شدی که نظرمو توی پست قبل تایید نکردی؟
فقط به قصد شوخی بود...
به هر حال ببخش
.
بای

محمد 24 - اسفند‌ماه - 1388 ساعت 21:29

مرسی قشنگ بود .
ترانه حبیب !!!
خیلی خوشم میاد.

مجید 29 - آذر‌ماه - 1390 ساعت 01:08 http://blue-ruby.persianblog.ir/

خیلی دنبال شعر و آهنگش گشتم. تشکر می کنم که اینجا شعرش رو پیدا کردم.
خود آهنگ رو هم برای دانلود پیدا کردم لینکش رو می ذارم که لااقل جبران کرده باشم:
http://www.iran-iraniha.com/downloads/music/Khaab%20e%20Sorkh%20e%20Booseh.mp3

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد